منو

یک روز در مطب دندانپزشکی کودکان

 

مصاحبه مجله همشهری بچه ها با دکتر مصطفی محاوری با عنوان “خندان پزشکی”

 

 می گویند دندانپزشک باید جوری باشد که بچه ها با لب های بسته پیش او بروند و با لب های خندان که دندان های خوشگلشان معلوم شود از اتاقشان بیرون بیایند.ما هم به مطب یکی از این دندانپزشک ها رفتیم تا ببینیم اصلا آنجا چه خبر است که بچه ها آمدن به دندانپزشکی را دوست دارند.
من و ترس؟حرفشم نزن!

 

دکتر محاوری می گوید که خیلی از بچه ها وقتی دندان درد می گیرند،فکر می کنند چه مشکل بزرگی برایشان پیش آمده.یعنی آنقدر درد دندان اذیتشان می کند که فکر می کنند در دندانپزشکی هم قرار است اذیت بشوند،اما اصلا این طور نیست.ما قرار است کاری کنیم که آنها دیگر درد نکشند.خیلی از بچه ها که به مطب ما می آیند،ترسشان کم می شود.بعضی از بچه ها هم شجاع هستند و نمی ترسند،اما ادای ترسیده ها را در می آورند.من که فکر می کنم خوب نیست وقتی درد نداری و اذیت نمی شوی ،غرغر کنی که دیگران بهت توجه کنن،راستش این اسمش لوس بازی است.

 

 

جارو برقی و آب پاش و مسواک
این جا قرار است کاری کنیم که بچه ها خوشگل بخندند.مگر خوشگل خندیدن درد دارد؟وقتی بچه ای به مطب ما می آید،روز اول فقط دندانهایش را نگاه می کنیم که ببینیم اصلا دندانهایش مشکلی دارد یا کرمی آن جا زندگی می کند.روز اول خیلی به بچه ها خوش می گذرد.ما با هم کلی حرف می زنیم و دوست می شویم.بعد از آن هم در اتاق بازی با دوست هایشان بازی می کند و نقاشی می کشد.دفعه ی بعد هم با کلی از وسایل دندانپزشکی آشنا می شود.مثل وسیله ای که آب دهان را جمع می کند که شبیه جاروبرقی عمل می کند یا آن وسیله ای که به دندانها آب می پاشد که مثل آب پاش است.یک مسواک برقی هم اینجا داریم که به آن بروساژ می گویند و من با آن،لکه های کوچک دندان بچه ها را از بین می برم.دفعه های بعدی هم بچه ها روی تخت می خوابند و کارتون تماشا می کنند و من هم دندانهایشان را سالم و خوشگل می کنم.

 

 

 
با بچه ها کیف می کنم
چند وقت پیش یک دختر کوچولویی به اسم باران به این جا آمد.او آن قدر ترسیده بود  که هم خودش و هم مادرش در اتاق من گریه می کردند.اما من و باران آن قدر با هم دوست شدیم و حرف زدیم که حالا هر وقت باران به مطب می آید،با یک دسته گل یا یک نقاشی خوشگل می آید.من از این که بچه ای با درد به مطب می آید و من می توانم حالش را خوب  کنم و دیگر درد نکشد،لذت می برم.یک حقیقتی را بگویم؟من قبلا دندانپزشک بزرگ تر ها هم بوده ام،اما دندانپزشک بچه ها بودن یک کیف دیگر دارد.اصلا بچه ها به من انرژی می دهند.

 

چه جوری دندانپزشک بشوم؟
آقای دکتر می گوید که همه ی  شغل ها خوب هستند،مهم این است که آن را دوست داشته باشیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم.پس اگر کسی می خواهد  دندانپزشک شود،فعلا فقط درسش را خوب بخواند.لازم هم نیست خیلی به خودش فشار بیاورد و اذیت بشود.در مدرسه حواسش را به درس بدهد تا هر وقت که وقتش شد،بتواند خوب تصمیم بگیرد که دوست دارد چه کاره شود.خیلی از بچه هایی که قبلا بیمار من بودند،حالا برای خودشان خانم و آقای موفقی شده اند و من از دیدنشان کیف میکنم.

 

 

 مراقب دندانهایمان باشیم
بچه ها باید مراقب تغدیه شان باشند.خوراکی های شیرین باعث پوسیدگی دندانهایشان می شود.شکلات،کیک،نوشابه،شیر کاکایو،عسل و هر ماده ی شیرین دیگری،باعث می شود که دندانها ی شما بپوسد و خراب بشود.البته نه این که اصلا نخورید. خوراکی ها ی خوشمزه را همه دوست دارند .من هم خیلی دوست دارم.اما باید به خودتان قول بدهید که فقط یکبار در روز،خوراکی شیرین بخورید.مثلا اگر صبح خامه و عسل خوردید،دیگر نباید آن روز بستنی بخورید.مثلا می توانیم بقیه روز را میوه های خوشمزه بخوریم.

 

 چرا باید قبل از خواب مسواک بزنیم؟
اگر تغذیه مان درست باشد،باید بهداشت را هم رعایت کنیم تا دندان هایمان سالم بمانند.یعنی شب ها قبل از خوابیدن و صبح ها ،بعد از بیدار شدن مسواک بزنیم.اگر بعد از هر بار غذا خوردن هم دهانمان را با آب بشوییم که دیگر عالی می شود.گلخا نه ها را دیده اید.؟یک محیط مرطوب و سر پوشیده هستند که گل ها می توانند به راحتی آنجا رشد کنند.دهان ما هم شب ها  مثل گل خانه می شود.وقتی می خوابیم ،دهانمان تا صبح بسته می شود.آن وقت یک فضای مرطوب خوبی درست می شود که میکروب ها می توانند به راحتی آن جا رشد کنند.برای همین باید شب ها ،قبل از خواب مسواک بزنیم تا غذاهای مانده را از دهانمان بیرون کنیم و تعداد میکروب ها ی داخل دهانمان کم بشود.اگر هم چیزی مانده باشد،با مسواکی که صبح و بعد از بیدار شدن می زنیم ،دیگر حتما بیرون می روند.

 

 

 مطالب مرتبط:

اخبار و تازه ها

 

هیچ نظری وجود ندارد